havvara - حواری
The entry is a dictionary list for the word havvara - حواری
حواری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حُ وْ وا را ] (ع اِ) میدهٔ سپید.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). الدقیق
الابیض. (اقرب الموارد). آرد سفید. (غیاث).
آرد سفید بی سبوس. || هر طعام که آنرا
سپید کرده باشند. (اقرب الموارد) (منتهی
الارب) (از ...
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). الدقیق
الابیض. (اقرب الموارد). آرد سفید. (غیاث).
آرد سفید بی سبوس. || هر طعام که آنرا
سپید کرده باشند. (اقرب الموارد) (منتهی
الارب) (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ ] (اِ) حَواریّ. یار برگزیده و
عنوان هر یک از یاران عیسی :
چندان دروغ و بهتان گفتند که آن یهودان
بر عیسی بن مریم بر مریم و حواری.
منوچهری.
سرمهٔ عیسی که خاک چشم حواری است
گر جهت خر ...
عنوان هر یک از یاران عیسی :
چندان دروغ و بهتان گفتند که آن یهودان
بر عیسی بن مریم بر مریم و حواری.
منوچهری.
سرمهٔ عیسی که خاک چشم حواری است
گر جهت خر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ حَ ری ی ] (ع اِ) خویش. (منتهی
الارب). حمیم. (از اقرب الموارد) (ناظم
الاطباء). || ناصح. (از اقرب الموارد).
|| گازر. (منتهی الارب). قصار. (از اقرب
الموارد) (ناظم الاطباء).
الارب). حمیم. (از اقرب الموارد) (ناظم
الاطباء). || ناصح. (از اقرب الموارد).
|| گازر. (منتهی الارب). قصار. (از اقرب
الموارد) (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(حَ) [ ع . ] (ص . اِ.) 1 - یار مخلص . 2 - کسی که پیغمبر را یاری کند. 3 - هر یک
از یاران عیسی که مبلغ دین او بودند. ج . حواریون ، حواریین .
از یاران عیسی که مبلغ دین او بودند. ج . حواریون ، حواریین .