cihaf - جحاف
The entry is a dictionary list for the word cihaf - جحاف
جحاف Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
جُحاف [مفرد]: (طب) خروج الطَّعام من البطن بدون أن يُهضم| سيلٌ جُحاف: يجرف كلَّ شيء ويذهب به- موتٌ جُحاف/ وباء جُحاف: يحصد الأرواحَ.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جِ ] (ع مص) زحمت دادن کسی
را. || کارزار کردن. (از اقرب الموارد) || انبوهی نمودن. || نزدیک شدن.
(منتهی الارب) (آنندراج) (از ذیل اقرب
الموارد).
را. || کارزار کردن. (از اقرب الموارد) || انبوهی نمودن. || نزدیک شدن.
(منتهی الارب) (آنندراج) (از ذیل اقرب
الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جُ ] (ع مص) رفتن شکم از
ناگوارد شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
روان شدن شکم از هیزه. (آنندراج).
|| (اِ) موت. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). مرگ همگانی. (از اقرب
الموارد). || صلی ...
ناگوارد شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
روان شدن شکم از هیزه. (آنندراج).
|| (اِ) موت. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء). مرگ همگانی. (از اقرب
الموارد). || صلی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جُ ] (اِخ) جبل جحاف؛ کوهی
است به یمن. (منتهی الارب). و رجوع به
معجم البلدان و مراصد الاطلاع شود.
است به یمن. (منتهی الارب). و رجوع به
معجم البلدان و مراصد الاطلاع شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ حْ حا ] (اِخ) محله ای است به
نیشابور. (از معجم البلدان) (منتهی الارب) (مرآت البلدان).
نیشابور. (از معجم البلدان) (منتهی الارب) (مرآت البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ حْ حا ] (اِخ) ابن حکیم بن عاصم
سلمی. از شاعران عرب و مردی خونریز و
فتنه انگیز و معاصر عبدالملک بن مروان بود.
بهمراهی قبیلهٔ خویش با طائفهٔ تغلب جنگید و
بسیاری از آنان را کشت و آنان به ...
سلمی. از شاعران عرب و مردی خونریز و
فتنه انگیز و معاصر عبدالملک بن مروان بود.
بهمراهی قبیلهٔ خویش با طائفهٔ تغلب جنگید و
بسیاری از آنان را کشت و آنان به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ حْ حا ] (اِخ) ابن یمن. وی از
طرف الناصر عبدالرحمن بن محمد به منصب
قضاوت بلنسیه منصوب شد و در غزوالروم
بسال ۳۲۷ هـ . ق. در اندلس کشته شد و
فرزندان وی پس از او به قضاء ...
طرف الناصر عبدالرحمن بن محمد به منصب
قضاوت بلنسیه منصوب شد و در غزوالروم
بسال ۳۲۷ هـ . ق. در اندلس کشته شد و
فرزندان وی پس از او به قضاء ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ حْ حا ] (اِخ) زیدبن علی بن
ابراهیم بن محمد. از وزیران فاضل و بزرگوار
یمن بود. در حبور [ شمال غربی صنعاء ] بدنیا
آمد و در همانجا نشأت یافت. المتوکل
علی اللََّه اسماعیل بن قاسم او را ...
ابراهیم بن محمد. از وزیران فاضل و بزرگوار
یمن بود. در حبور [ شمال غربی صنعاء ] بدنیا
آمد و در همانجا نشأت یافت. المتوکل
علی اللََّه اسماعیل بن قاسم او را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ حْ حا ] (اِخ) لطف اللََّه بن احمدبن
لطف اللََّه بن احمد. از مورخان و ادیبان یمن
بود. وی بسال ۱۱۸۹ هـ . ق. بدنیا آمد و بسال
۱۲۴۳ هـ . ق. در صنعاء درگذشت. او راست: ...
لطف اللََّه بن احمد. از مورخان و ادیبان یمن
بود. وی بسال ۱۱۸۹ هـ . ق. بدنیا آمد و بسال
۱۲۴۳ هـ . ق. در صنعاء درگذشت. او راست: ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ حْ حا ] (اِخ) یحیی بن ابراهیم بن
علی الحبوری الحسی. وی شاعر و نویسنده و
از مردم حبور [ در یمن ] بود. در سال ۱۱۱۷
هـ . ق. درگذشت. دیوان اشعار او را بازماندگان
وی گرد آوردند ...
علی الحبوری الحسی. وی شاعر و نویسنده و
از مردم حبور [ در یمن ] بود. در سال ۱۱۱۷
هـ . ق. درگذشت. دیوان اشعار او را بازماندگان
وی گرد آوردند ...
cihaf - جحاف other entries
Next Words