tenure - تنوره
The entry is a dictionary list for the word tenure - تنوره
تنوره Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ رَ / رِ ] (اِ) سلاحی باشد مانند
جوشن، لیکن غیبه های تنوره درازتر از
غیبه های جوشن باشد، و غیبه آهن جوشن را
گویند. (برهان) (از انجمن آرا) (از فرهنگ
رشیدی) (از فرهنگ جهانگیری) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). نوعی ...
جوشن، لیکن غیبه های تنوره درازتر از
غیبه های جوشن باشد، و غیبه آهن جوشن را
گویند. (برهان) (از انجمن آرا) (از فرهنگ
رشیدی) (از فرهنگ جهانگیری) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). نوعی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ رَ ] (اِخ) دهی از دهستان الموت
است که در بخش معلم کلایهٔ شهرستان قزوین
واقع است و ۱۲۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۱).
است که در بخش معلم کلایهٔ شهرستان قزوین
واقع است و ۱۲۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(تَ رِ) (اِ.) 1 - دودکش ، لولة حلبی که روی سماور گذارند تا دود را خارج کند. 2 -
سوراخ بالای آسیا که آب از آن روی پره های آسیا ریزد.
سوراخ بالای آسیا که آب از آن روی پره های آسیا ریزد.