tatavvus - تطوس
The entry is a dictionary list for the word tatavvus - تطوس
تطوس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ طَوْ وُ ] (ع مص) آراستن زن
خود را و زینت کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). خود را چون
طاووس آراستن زن. (از اقرب الموارد).
خود را و زینت کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). خود را چون
طاووس آراستن زن. (از اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) پسر اشغانوس ملک روم.
وی چهل سال پس از ارتفاع مسیح (ع) به
ایلیاء رفت و کشتار کرد و ویران نمود و
اسیران فراوان گرفت. (از ایران باستان ج ۳
ص ۲۵۵۱).
وی چهل سال پس از ارتفاع مسیح (ع) به
ایلیاء رفت و کشتار کرد و ویران نمود و
اسیران فراوان گرفت. (از ایران باستان ج ۳
ص ۲۵۵۱).
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
تَطَوّسَ: تَبَاهَى، تَبَخْتَرَ
to peacock, flaunt, parade, show off; to strut, swagger