purs - پرس
The entry is a dictionary list for the word purs - پرس
پرس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ ] (اِ) پرده. حجاب. پوشش. پرده
که بر روی چیزها پوشند. || درسار. پرده.
خیش. پرده که از جاها آویزند. (برهان).
|| پرس اشتر؛ مهار چوبین. چوب بینی
شتر: اِنف؛ شتری که بینیش ...
که بر روی چیزها پوشند. || درسار. پرده.
خیش. پرده که از جاها آویزند. (برهان).
|| پرس اشتر؛ مهار چوبین. چوب بینی
شتر: اِنف؛ شتری که بینیش ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پَ رَ ] (اِخ) آثار و خرابه هائی در
چهارده میلی گنبد قابوس. (سفرنامهٔ مازندران
و استراباد رابینو ص ۱۶۲).
چهارده میلی گنبد قابوس. (سفرنامهٔ مازندران
و استراباد رابینو ص ۱۶۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پُ ] (اِمص) پرسش :
چو یعقوب فرّخ بپرس و درود
ابا ابن یامین سخن گفته بود
رسیدند اسباط دیگر بهم
به پیش پدر شرمسار و دژم.
شمسی (یوسف و زلیخا).
چو یعقوب فرّخ بپرس و درود
ابا ابن یامین سخن گفته بود
رسیدند اسباط دیگر بهم
به پیش پدر شرمسار و دژم.
شمسی (یوسف و زلیخا).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ پِ ] (اِخ) نام ایران در بعض زبانهای
اروپائی و آن از نام پارسهٔ عهد هخامنشی
مأخوذ است. نام پارس در کتیبه های
داریوش: پارسه و ...
اروپائی و آن از نام پارسهٔ عهد هخامنشی
مأخوذ است. نام پارس در کتیبه های
داریوش: پارسه و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پُ) 1 - (اِمص .) پرسیدن ، پرسش . 2 - (اِفا.) در ترکیب به معنی پرسنده می آید:
بازپرس ، احوالپرس .
بازپرس ، احوالپرس .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(پِ رِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - دستگاه فشار که در صنایع سنگین و سبک مورد استفاده
فراوان دارد، منگنه (فره ). 2 - خبرگزاری ، مرکز تهیه و انتشار خبر.
فراوان دارد، منگنه (فره ). 2 - خبرگزاری ، مرکز تهیه و انتشار خبر.