palune - پالونه
The entry is a dictionary list for the word palune - پالونه
پالونه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ / نِ ] (اِ مرکب) پالوانه. (برهان).
پالاوان. پالاون. پالونیه. ترشی پالا.
سماق پالا. آلتی که بدان چیزها را صافی کنند
و بپالایند. غلل. (دهار). ناطب. ناطبه. منطب.
مصفاة. (دهار) (تفلیسی). آبکش. پرویزن.
صافی. جایگاهی از کرباس و غیره که در ...
پالاوان. پالاون. پالونیه. ترشی پالا.
سماق پالا. آلتی که بدان چیزها را صافی کنند
و بپالایند. غلل. (دهار). ناطب. ناطبه. منطب.
مصفاة. (دهار) (تفلیسی). آبکش. پرویزن.
صافی. جایگاهی از کرباس و غیره که در ...