bireh - بیره
The entry is a dictionary list for the word bireh - بیره
بیره Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ / رِ ] (اِ) مته و پرماه. (ناظم الاطباء).
|| لقمه و نواله و آنچه در دهان میخایند.
(ناظم الاطباء).
|| لقمه و نواله و آنچه در دهان میخایند.
(ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَهْ ] (ص مرکب) (از: بی +ره) مخفف
بیراه. جادهٔ غیرمسلوک. راه غیرمعمولی.
بی راهه. جایی که راه ندارد چنانکه بیابانی.
رجوع به بیراه شود:
سپاه فریدون چو آگه شدند
همه سوی آن راه بیره شدند.فردوسی.
از بیابانهای بیره با ...
بیراه. جادهٔ غیرمسلوک. راه غیرمعمولی.
بی راهه. جایی که راه ندارد چنانکه بیابانی.
رجوع به بیراه شود:
سپاه فریدون چو آگه شدند
همه سوی آن راه بیره شدند.فردوسی.
از بیابانهای بیره با ...