bindi - بندی
The entry is a dictionary list for the word bindi - بندی
بندی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (ص نسبی) اسیر. گرفتار.
(آنندراج) (غیاث) (فرهنگ فارسی معین).
اسیر و گرفتار. ج، بندیان. (ناظم الاطباء).
اسیر. (ترجمان القرآن). زندانی. ج، بندیان.
(فرهنگ فارسی معین). محبوس. مسجون.
مغلول :
بندیان داشت بی زوار و پناه برد با خویشتن بجمله براه.عنصری.
برفتن ...
(آنندراج) (غیاث) (فرهنگ فارسی معین).
اسیر و گرفتار. ج، بندیان. (ناظم الاطباء).
اسیر. (ترجمان القرآن). زندانی. ج، بندیان.
(فرهنگ فارسی معین). محبوس. مسجون.
مغلول :
بندیان داشت بی زوار و پناه برد با خویشتن بجمله براه.عنصری.
برفتن ...
bindi - بندی other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.