araf - اعراف
The entry is a dictionary list for the word araf - اعراف
اعراف Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) نوعی از خرمابنان.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نوعی است از
درختان خرما. (آنندراج). بصیغهٔ جمع، قسمی
از درخت خرماست. (از اقرب الموارد).
نوعی از خرما. (از کشاف اصطلاحات
الفنون). || باره هایی میان ...
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نوعی است از
درختان خرما. (آنندراج). بصیغهٔ جمع، قسمی
از درخت خرماست. (از اقرب الموارد).
نوعی از خرما. (از کشاف اصطلاحات
الفنون). || باره هایی میان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) دراز شدن عرف یعنی
یال. (آنندراج). دراز گردیدن فش. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء). دراز شدن پش اسب.
(مصادر زوزنی).
یال. (آنندراج). دراز گردیدن فش. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء). دراز شدن پش اسب.
(مصادر زوزنی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) مواضع است. (منتهی
الارب). یاقوت آرد: در اصل بلندیها از
ریگزارها باشد و یکیِ آن عرفه است. ابوزیاد
گوید: در بلاد عرب، بلدهای بسیاری بدین نام
موسومند که از آن جمله است: اعراف لُبنی و
اعراف ...
الارب). یاقوت آرد: در اصل بلندیها از
ریگزارها باشد و یکیِ آن عرفه است. ابوزیاد
گوید: در بلاد عرب، بلدهای بسیاری بدین نام
موسومند که از آن جمله است: اعراف لُبنی و
اعراف ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( اَ ) [ ع . ] 1 - ( اِ.) جِ عُرف ؛ مکان های بلند. 2 - برزخ ، مکانی بین بهشت و
جهنم .
جهنم .
araf - اعراف other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.