azlein - اظلم
The entry is a dictionary list for the word azlein - اظلم
اظلم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لَ ] (ع ن تف) تاریک تر. تارتر.
دلگیرتر. ظلمانی تر. تیره تر: اظلم من اللیل. (از
یادداشت مؤلف). اظلم الاشیاء دارالعیب بلا
حبیب. (یادداشت مؤلف).
|| ستمکارتر. ستمگرتر. بیدادگرتر.
جفاکارتر. (یادداشت مؤلف). ستم کننده تر و
ظالم تر. (ناظم الاطباء).
...
دلگیرتر. ظلمانی تر. تیره تر: اظلم من اللیل. (از
یادداشت مؤلف). اظلم الاشیاء دارالعیب بلا
حبیب. (یادداشت مؤلف).
|| ستمکارتر. ستمگرتر. بیدادگرتر.
جفاکارتر. (یادداشت مؤلف). ستم کننده تر و
ظالم تر. (ناظم الاطباء).
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لَ ] (ع اِ) سوسمار (صفت غالبی
است)، زیرا آن جانور بچگان خود را
می خورد. (از متن اللغة).
است)، زیرا آن جانور بچگان خود را
می خورد. (از متن اللغة).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لَ ] (اِخ) کوهی است. (آنندراج).
کوهی است بزمین بنی سلیم. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء). کوهی است بزمین بنی سلیم
بحجاز و ابن بری این بیت را برای ابو و جزة
انشاد کرده است:
یزیف یمانیه لاجزاع بیشة
و یعلو شآمیه شروری ...
کوهی است بزمین بنی سلیم. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء). کوهی است بزمین بنی سلیم
بحجاز و ابن بری این بیت را برای ابو و جزة
انشاد کرده است:
یزیف یمانیه لاجزاع بیشة
و یعلو شآمیه شروری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لَ ] (اِخ) کوهی به حبشه که کان
رویین دارد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از
مراصد الاطلاع) (از تاج العروس از یاقوت).
و رجوع به معجم البلدان و مراصدالاطلاع
شود.
رویین دارد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از
مراصد الاطلاع) (از تاج العروس از یاقوت).
و رجوع به معجم البلدان و مراصدالاطلاع
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لَ ] (اِخ) موضعی است از
بطن الرمة. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از
مراصدالاطلاع). و اظلم در شُعَیبَه. (از معجم
البلدان). و صاحب تاج العروس آرد: در نسخ
آمده است که موضعی است ولی صحیح آن
است که بگوییم ...
بطن الرمة. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از
مراصدالاطلاع). و اظلم در شُعَیبَه. (از معجم
البلدان). و صاحب تاج العروس آرد: در نسخ
آمده است که موضعی است ولی صحیح آن
است که بگوییم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ لَ ] (اِخ) کوهی است سیاه از ذات
حبیس. (منتهی الارب). در ناظم الاطباء
بغلط ذات جلیس چاپ شده است و یاقوت
گوید: اصمعی هنگام یاد کردن کوههای مکه
گوید: اظلم کوه سیاهی است از ذات حبیس.
حُصَین بن ...
حبیس. (منتهی الارب). در ناظم الاطباء
بغلط ذات جلیس چاپ شده است و یاقوت
گوید: اصمعی هنگام یاد کردن کوههای مکه
گوید: اظلم کوه سیاهی است از ذات حبیس.
حُصَین بن ...
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
إِظَّلَمَ
п. VIII
быть угнетаемым, обижаемым, притесняемым; терпеть несправедливость
azlein - اظلم other entries
Next Words