isram - اصرام
The entry is a dictionary list for the word isram - اصرام
اصرام Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) اصرام مرد؛ اصرم
شدن وی. (قطر المحیط). رجوع به اصرم
شود. محتاج و بسیارعیال گردیدن. (از منتهی
الارب) (آنندراج). محتاج و صاحب عیال
بسیار گردیدن شخص. (ناظم الاطباء).
درویش شدن. (تاج المصادر بیهقی). نیازمند
شدن ...
شدن وی. (قطر المحیط). رجوع به اصرم
شود. محتاج و بسیارعیال گردیدن. (از منتهی
الارب) (آنندراج). محتاج و صاحب عیال
بسیار گردیدن شخص. (ناظم الاطباء).
درویش شدن. (تاج المصادر بیهقی). نیازمند
شدن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ صَرْم، معرب چرم. (تاج
العروس). رجوع به صرم شود. || جِ
صِرْم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جِ صِرْم،
بمعنی ضرب و جماعتی از مردم که بسیار
نباشند و بگفتار صاحب صحاح ...
العروس). رجوع به صرم شود. || جِ
صِرْم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جِ صِرْم،
بمعنی ضرب و جماعتی از مردم که بسیار
نباشند و بگفتار صاحب صحاح ...
isram - اصرام other entries
Next Words