urib - اریب
The entry is a dictionary list for the word urib - اریب
اریب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع ص) خردمند. (صراح)
(مهذب الاسماء). بخرد. عاقل. (آنندراج) (کنز
اللغات). زیرک. دانا. (وطواط) (آنندراج).
اَرِب. ج، ارباء. (مهذب الاسماء): ادیبی اریب.
(مهذب الاسماء). بخرد. عاقل. (آنندراج) (کنز
اللغات). زیرک. دانا. (وطواط) (آنندراج).
اَرِب. ج، ارباء. (مهذب الاسماء): ادیبی اریب.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ ] (ص) محرف. (جهانگیری)
(برهان). کج. منحرف. قیقاج (بترکی).
(برهان). اُریف. اریو. (رشیدی). وریب و این
اریب اصل کلمهٔ مُورب عرب است، یا هر دو
زبان این کلمه را داشته اند و مؤلف
غیاث اللغات گوید: این [ کلمه ] ...
(برهان). کج. منحرف. قیقاج (بترکی).
(برهان). اُریف. اریو. (رشیدی). وریب و این
اریب اصل کلمهٔ مُورب عرب است، یا هر دو
زبان این کلمه را داشته اند و مؤلف
غیاث اللغات گوید: این [ کلمه ] ...