Yebes - یبس
The entry is a dictionary list for the word Yebes - یبس
یبس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یُ ] (ع مص) خشک گردیدن. (از
منتهی الارب) (آنندراج). خشک شدن پس از
تری. (از اقرب الموارد). خشک شدن. (تاج
المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی) (دهار)
(غیاث اللغات) (ترجمان علامهٔ جرجانی).
منتهی الارب) (آنندراج). خشک شدن پس از
تری. (از اقرب الموارد). خشک شدن. (تاج
المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی) (دهار)
(غیاث اللغات) (ترجمان علامهٔ جرجانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یُ ] (ع اِمص) خشکی. (زمخشری).
ناروانی (در شکم). مقابل لین.
- یبس بودن مزاج؛ خشک بودن و عمل
نکردن معده. (یادداشت مؤلف).
- یبوست. و رجوع به یبوست شود.
ناروانی (در شکم). مقابل لین.
- یبس بودن مزاج؛ خشک بودن و عمل
نکردن معده. (یادداشت مؤلف).
- یبوست. و رجوع به یبوست شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (ع ص) خشک سپسِ تری. (از
منتهی الارب) (آنندراج). خشک. یابس.
|| مرد اندک نیکی. قلیل الخیر. (از اقرب
الموارد).
منتهی الارب) (آنندراج). خشک. یابس.
|| مرد اندک نیکی. قلیل الخیر. (از اقرب
الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ بَ ] (ع ص) خشک اصلی که
گاهی تر نگردیده باشد و گویند جای تر که
خشک شود. و منه قوله تعالی:{/B فَاضْرِبْ
لَهُمْ طَرِیقاً فِی اَلْبَحْرِ یَبَساً۹-۱۴۲۰:۷۷/}. (منتهی الارب)
(آنندراج) (از اقرب الموارد). ...
گاهی تر نگردیده باشد و گویند جای تر که
خشک شود. و منه قوله تعالی:{/B فَاضْرِبْ
لَهُمْ طَرِیقاً فِی اَلْبَحْرِ یَبَساً۹-۱۴۲۰:۷۷/}. (منتهی الارب)
(آنندراج) (از اقرب الموارد). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یُ بْ بَ ] (ع ص، اِ) جِ یابس. (ذیل
اقرب الموارد). رجوع به یابس شود.
اقرب الموارد). رجوع به یابس شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ بِ ] (ع ص) خشک پس از تری.
(از اقرب الموارد). خشک. (منتهی الارب).
(از اقرب الموارد). خشک. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(یُ) [ ع . ] 1 - (اِمص .) خشکی . 2 - (ص .) (عا.) بدخلق ، بدمعاشرت .