Niyy - نی
The entry is a dictionary list for the word Niyy - نی
نی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
kamış
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(شبه فعل) نیست. مخفف نیست.
صورتی از نیست. (یادداشت مؤلف):
آه و دریغا که خردمند را
باشد فرزند و خردمند نی
ورچه ادب دارد و دانش پدر
حاصل میراث به فرزند نی.رودکی.
مر او را خرد نی و تیمار نی
به شوخیش اندر جهان ...
صورتی از نیست. (یادداشت مؤلف):
آه و دریغا که خردمند را
باشد فرزند و خردمند نی
ورچه ادب دارد و دانش پدر
حاصل میراث به فرزند نی.رودکی.
مر او را خرد نی و تیمار نی
به شوخیش اندر جهان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(حرف ربط، شبه جمله) نه. حرف نفی
است. رجوع به نه شود:
دل پارسی باوفا کی بود
چو آری کند رای او نی بود.فردوسی.
سر از راه پیچیده و داد نی
ز یزدان و نیکی به دل یاد نی.فردوسی.
ببرم سر خسرو بدهنر
که ...
است. رجوع به نه شود:
دل پارسی باوفا کی بود
چو آری کند رای او نی بود.فردوسی.
سر از راه پیچیده و داد نی
ز یزدان و نیکی به دل یاد نی.فردوسی.
ببرم سر خسرو بدهنر
که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ / نِ ] (اِ) قصب. (آنندراج)
(منتهی الارب). گیاهی آبی و دارای ساقهٔ میان
کاواک و راست. (ناظم الاطباء). گیاهی که
ساقهٔ آن دراز و میان تهی و به ضخامت
انگشتی یا بیش از آن است. (از حاشیهٔ ...
(منتهی الارب). گیاهی آبی و دارای ساقهٔ میان
کاواک و راست. (ناظم الاطباء). گیاهی که
ساقهٔ آن دراز و میان تهی و به ضخامت
انگشتی یا بیش از آن است. (از حاشیهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نی ی ] (ع اِ) هرچیز ناپخته و خام.
(غیاث اللغات). گوشت خام. (مهذب
الاسماء). گوشت نیم پخته. (ناظم الاطباء).
رجوع به نی ء شود. || فربهی.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سمن. چاقی.
(از متن اللغة) (از اقرب ...
(غیاث اللغات). گوشت خام. (مهذب
الاسماء). گوشت نیم پخته. (ناظم الاطباء).
رجوع به نی ء شود. || فربهی.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). سمن. چاقی.
(از متن اللغة) (از اقرب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ ی ی ] (ع اِ) پیه . (منتهی الارب)
(آنندراج). شحم. (اقرب الموارد). شحم بدون
لحم. نیّ. (متن اللغة). || سستی. وهن. وهی.
(یادداشت مؤلف). ||
(آنندراج). شحم. (اقرب الموارد). شحم بدون
لحم. نیّ. (متن اللغة). || سستی. وهن. وهی.
(یادداشت مؤلف). ||
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دهی است از دهستان ویسهٔ بخش
مریوان شهرستان سنندج در ۶ هزارگزی
جنوب غربی دژ شاهپور و ۳ هزارگزی غرب
راه مریوان به زراب در دامنهٔ سردسیر و
مرطوبی واقع است و ۶۰۰ تن سکنه دارد.
آبش از چشمه، محصولش ...
مریوان شهرستان سنندج در ۶ هزارگزی
جنوب غربی دژ شاهپور و ۳ هزارگزی غرب
راه مریوان به زراب در دامنهٔ سردسیر و
مرطوبی واقع است و ۶۰۰ تن سکنه دارد.
آبش از چشمه، محصولش ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نِ یا نَ) (اِ.) 1 - گیاهی است آبی با شاخه های بلند و تو خالی که در زمین های
باتلاقی و مرطوب می روید.
باتلاقی و مرطوب می روید.