Müstesal - مستأصل
The entry is a dictionary list for the word Müstesal - مستأصل
مستأصل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ ءْ صِ ] (ع ص) نعت فاعلی
از مصدر استیصال. از بیخ برکننده. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد). رجوع به استئصال و
استیصال شود.
از مصدر استیصال. از بیخ برکننده. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد). رجوع به استئصال و
استیصال شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ ءْ صَ ] (ع ص) نعت مفعولی
از مصدر استیصال. از بیخ برکنده. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد). از بیخ کنده.
ریشه کن شده : به بوسعید تهمت کردند
حدیث بردن عبدالجبار به زیر زمین و خانه ...
از مصدر استیصال. از بیخ برکنده. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد). از بیخ کنده.
ریشه کن شده : به بوسعید تهمت کردند
حدیث بردن عبدالجبار به زیر زمین و خانه ...
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُسْتَأصل: تَمّ اسْتِئْصالُهُ
uprooted, eradicated, extirpated, exterminated, rooted up, rooted out, deracinated, pulled out, plucked out, extracted; removed, excised, ablated (by surgery)