Mizveb - مذوب
The entry is a dictionary list for the word Mizveb - مذوب
مذوب Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
eriten
Arapça - Türkçe sözlük
مُذَوِّب
eriten
Anlamı: katı bir maddeyi eritebilen (sıvı)
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ذْ وَ ] (ع اِ) آن دیگ که بر آن
روغن گدازند و جز آن. (از مهذب الاسماء).
ظرفی که در آن چیزی ذوب کنند. (از متن
اللغة). || روغن داغ. (منتهی الارب)
(آنندراج). ...
روغن گدازند و جز آن. (از مهذب الاسماء).
ظرفی که در آن چیزی ذوب کنند. (از متن
اللغة). || روغن داغ. (منتهی الارب)
(آنندراج). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذَوْ وَ ] (ع ص) گداخته شده.
آب شده. (ناظم الاطباء). نعت مفعولی است از
تذویب. رجوع به تذویب شود.
آب شده. (ناظم الاطباء). نعت مفعولی است از
تذویب. رجوع به تذویب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ذَوْ وِ ] (ع ص) آنکه ذوابة و چتر
و گیسو برای کودک می سازد و آن را می آراید
و زینت می کند. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی
است از تذویب به معنی ذوابة ساختن. رجوع
به تذویب ...
و گیسو برای کودک می سازد و آن را می آراید
و زینت می کند. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی
است از تذویب به معنی ذوابة ساختن. رجوع
به تذویب ...