Medh - مده
The entry is a dictionary list for the word Medh - مده
مده Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
مده: مَدَهَه يَمْدَهُه مَدْهاً: مثل مَدَحه، والجمع المُدَّهُ؛ قال رؤْبة: للهِ دَرُّ الغانِياتِ المُدَّهِ سْبَّحْنَ واسْتَرْجَعْنَ من تأَلُّهي وقيل: المَدْه في نعت الهيئةِ والجمالِ، والمَدْحُ في كل شيءٍ. وقال الخليل بن أَحمد: مَدَهْتُه في وجهه ومدَحْتُه إذا كان غائباً، وقيل: المَدْهُ والمَدْحُ واحدٌ، وقيل: الهاءُ في كل ذلك بدل من الحاء. ولمادِهُ: المادِحُ. والتَّمَدُّهُ: التمدُّح. الأَزهري: المَدْهُ يُضارِعُ المَدْحَ.وفلان يتمدَّهُ بما ليس فيه ويتمَتَّهُ: كأَنه يطلب بذلك مَدْحَه؛ أَنشد ابن الأَعرابي: تمَدَّهِي ما شئتِ أَن تمَدَّهِي، فلسْتِ مِنْ هَوْئي ولا ما أَشتَهي
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دْ دَهْ ] (ع ص، اِ) جِ ماده، به معنی مادح
است. رجوع به ماده شود.
است. رجوع به ماده شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَ ] (ص) بیمار. (صحاح الفرس چ
طاعتی ص ۲۸۹) (برهان قاطع). ناخوش.
(برهان قاطع).
طاعتی ص ۲۸۹) (برهان قاطع). ناخوش.
(برهان قاطع).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ دِ ] (اِخ) در داستانهای اساطیری رم،
مده دختر آئتس پادشاه کلشید است و به
روایتی مادرش هکات [ حامی جادوگران
جهان ] بوده است. وی با پدر خویش به
دشمنی برخاست و دل به عشق ژازون بست ...
مده دختر آئتس پادشاه کلشید است و به
روایتی مادرش هکات [ حامی جادوگران
جهان ] بوده است. وی با پدر خویش به
دشمنی برخاست و دل به عشق ژازون بست ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ دْ دَ / دِ ] (از ع، اِ) ظاهراً آن مقدار از
مرکب که به وسیلهٔ آن مدی توان کشید.
(فرهنگ فارسی معین): و مده از دوات
چنان بردارد که پشت قلم با صحرا دارد، دلیل
بر آن سوکند... ...
مرکب که به وسیلهٔ آن مدی توان کشید.
(فرهنگ فارسی معین): و مده از دوات
چنان بردارد که پشت قلم با صحرا دارد، دلیل
بر آن سوکند... ...
Medh - مده other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.