Mahfûf - محفوف
The entry is a dictionary list for the word Mahfûf - محفوف
محفوف Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) گرداگرد گرفته شده.
(از غیاث) (آنندراج). محاطشده.
احاطه کرده شده. (ناظم الاطباء). گرداگرد
فراگرفته. گرداگرد گرفته. فرا گرفته. محاط.
محاط به. دورکرده. احاطه شده. (یادداشت
مرحوم دهخدا):
حفت الجنة به چه محفوف گشت
بالمکاره که از او ...
(از غیاث) (آنندراج). محاطشده.
احاطه کرده شده. (ناظم الاطباء). گرداگرد
فراگرفته. گرداگرد گرفته. فرا گرفته. محاط.
محاط به. دورکرده. احاطه شده. (یادداشت
مرحوم دهخدا):
حفت الجنة به چه محفوف گشت
بالمکاره که از او ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
مَحْفوفٌ
[maħ'fuːf]
adj
مُحاطٌ m entouré, cerclé
◊
عَمَلِيَّةٌ مَحْفوفَةٌ بالمَخاطِرِ — une opération cerclée de dangers