muallil - معلل
The entry is a dictionary list for the word muallil - معلل
معلل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ عَ لْ لِ ] (ع ص) آنکه به بهانه ای
باج گیر را رفع کند. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || هرکه
مرةً بعد اخری آب نوشد. (منتهی الارب)
(آنندراج). آنکه بار ...
باج گیر را رفع کند. (منتهی الارب) (آنندراج)
(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || هرکه
مرةً بعد اخری آب نوشد. (منتهی الارب)
(آنندراج). آنکه بار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ عَ لْ لَ ] (ع ص) دارای علت و سبب.
(ناظم الاطباء).
- معلل به غرض؛ چیزی که در آن غرض
شخصی باشد. (ناظم الاطباء): گفتهٔ مرا معلل
به غرض می پندارید. (یادداشت به ...
(ناظم الاطباء).
- معلل به غرض؛ چیزی که در آن غرض
شخصی باشد. (ناظم الاطباء): گفتهٔ مرا معلل
به غرض می پندارید. (یادداشت به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ عَ لِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - بیان کنندة علت . 2 - آورندة دلیل .
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
مُعَلَّلٌ
[mu'ʔʼalːal]
adj
مُبَرَّرٌ m justifié
◊
قَرارٌ مُعَلَّلٌ — une décision justifiée
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُعَلّل: مُبَرّر، مُفَسّر
justified, warranted, justifiable, warrantable, well-grounded, well-founded, accounted for, explained