Lieb - لاب
The entry is a dictionary list for the word Lieb - لاب
لاب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) از بلاد نوبه. صنفی از غلامان سیاه
را از آنجا آرند و کافور اخشیدی و نیز صندل
لابی از آنجاست. متنبی گوید کانّ الاسودَ
اللابی فیهم. (معجم البلدان).
را از آنجا آرند و کافور اخشیدی و نیز صندل
لابی از آنجاست. متنبی گوید کانّ الاسودَ
اللابی فیهم. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام حکیمی که اسطرلاب را او
وضع کرده است. (برهان). نام حکیمی یونانی
که اصطرلاب منسوب بدوست. (آنندراج).
برخی گویند نام پسر اسطر است و اسطر نام
پادشاهی بوده از یونان. (برهان). نام مردی،
گویند از هند است و اسطرلاب منسوب ...
وضع کرده است. (برهان). نام حکیمی یونانی
که اصطرلاب منسوب بدوست. (آنندراج).
برخی گویند نام پسر اسطر است و اسطر نام
پادشاهی بوده از یونان. (برهان). نام مردی،
گویند از هند است و اسطرلاب منسوب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لاب ب ] (اِخ) لوپر فیلیپ. از آباء
یسوعیین فرانسه. مولد بورژ (۱۶۰۷-۱۶۷۰
م.). مؤلف کتاب مجموعهٔ عمومی سنوذسات
مقدس .
یسوعیین فرانسه. مولد بورژ (۱۶۰۷-۱۶۷۰
م.). مؤلف کتاب مجموعهٔ عمومی سنوذسات
مقدس .
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
لاَبَ
п. I
у لَوْبٌ
1) жаждать
2) бродить испытывая жажду
3) кружить; ходить туда-сюда