Carora - قاروره
The entry is a dictionary list for the word Carora - قاروره
قاروره Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رو رَ ] (ع اِ) شیشه. (ترجمان
عادل بن علی). قرابه. پیاله. (دهار). || آنچه
در آن می و مانند آن باشد عموماً. (منتهی
الارب). ظرفی که در آن می و سرکه و آبلیمو
و ...
عادل بن علی). قرابه. پیاله. (دهار). || آنچه
در آن می و مانند آن باشد عموماً. (منتهی
الارب). ظرفی که در آن می و سرکه و آبلیمو
و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رو رَ ] (اِخ) نام آبی به یک منزلی
نقره در نجد و آن را هوائی سالم و جوی
صافی است. (از رحلهٔ ابن جبیر).
نقره در نجد و آن را هوائی سالم و جوی
صافی است. (از رحلهٔ ابن جبیر).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(رَ یا رِ) [ ع . قاروة ] (اِ.) 1 - ظرفی شیشه ای که نمونه ادرار را در آن کرده نزد
پزشک برای معاینه می بردند. 2 - نوعی پیکان .
پزشک برای معاینه می بردند. 2 - نوعی پیکان .
Carora - قاروره other entries
Next Words