Ku'ûd - قعود
The entry is a dictionary list for the word Ku'ûd - قعود
قعود Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (ع ص، اِ) شتری که شبان برای
حاجات خود نگاه دارد. ج، اَقْعِده، قُعُد،
قِعْدان، قَعائد. || شتربچهٔ از مادر جداشده.
(منتهی الارب) (اقرب الموارد). فصیل.
|| البکر الی ان یثنی. (اقرب ...
حاجات خود نگاه دارد. ج، اَقْعِده، قُعُد،
قِعْدان، قَعائد. || شتربچهٔ از مادر جداشده.
(منتهی الارب) (اقرب الموارد). فصیل.
|| البکر الی ان یثنی. (اقرب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (ع مص) نشستن. (منتهی
الارب). یا قعود نشستن از قیام است و
جلوس نشستن از ضجعة و سجدة. (اقرب
الموارد) (منتهی الارب). یقال: للقائم اقعد و
للنائم اجلس. و در کلیات آمده که در جواب
«ما یصنع ...
الارب). یا قعود نشستن از قیام است و
جلوس نشستن از ضجعة و سجدة. (اقرب
الموارد) (منتهی الارب). یقال: للقائم اقعد و
للنائم اجلس. و در کلیات آمده که در جواب
«ما یصنع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ ] (از ع، اِمص) حالت نشستن، و
این مأخوذ از تازی است. (ناظم الاطباء).
این مأخوذ از تازی است. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (اِخ) صلیب، و آن نام چهار ستاره
است پشت نسر طائر. (یادداشت مؤلف).
است پشت نسر طائر. (یادداشت مؤلف).
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
قَعُودٌ
мн. أَقْعِدَةٌ мн. قِعْدَانٌ
молодой верблюд
II
قُعُودٌ
1) сидение (действие)
2) отказ (от чего عن)
Ku'ûd - قعود other entries
Next Words