Gayr - غیر
The entry is a dictionary list for the word Gayr - غیر
غیر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) جوششی باشد که در اعضا پهن شود و
بشره را سرخ گرداند و آن را به عربی شَری ََخوانند. (برهان قاطع) (آنندراج).
بشره را سرخ گرداند و آن را به عربی شَری ََخوانند. (برهان قاطع) (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غَ ] (ع مص) دیه دادن. (از اقرب
الموارد). اسم مصدر آن غیرَة است. (متن
اللغة) (اقرب الموارد). || رشک بردن.
(دهار). رشک خوردن مرد بر زن خود و
برعکس. (از منتهی الارب). غیرت داشتن
شوهر ...
الموارد). اسم مصدر آن غیرَة است. (متن
اللغة) (اقرب الموارد). || رشک بردن.
(دهار). رشک خوردن مرد بر زن خود و
برعکس. (از منتهی الارب). غیرت داشتن
شوهر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (ع اِ) گشتن حال. تغیر حال. (متن
اللغة). تغیر. دگرگونی :
تا نصیحتگر او بود بر او بود پدید
چون نصیحت نشنید آمد در کار غیر.
فرخی.
تا جهانست جهاندار تو بادی و مباد
در جهانداری و در دولت ...
اللغة). تغیر. دگرگونی :
تا نصیحتگر او بود بر او بود پدید
چون نصیحت نشنید آمد در کار غیر.
فرخی.
تا جهانست جهاندار تو بادی و مباد
در جهانداری و در دولت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ ] (ع اِ) جِ غیرَة. (منتهی الارب) (اقرب
الموارد). یکی از معانی آن دیه است، چنانکه
گویند: ان لم تقبلوا الغیر جدعنا انوفکم؛ یعنی
اگر دیه ها را نپذیرید بینی های شما را قطع
میکنیم. و ...
الموارد). یکی از معانی آن دیه است، چنانکه
گویند: ان لم تقبلوا الغیر جدعنا انوفکم؛ یعنی
اگر دیه ها را نپذیرید بینی های شما را قطع
میکنیم. و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ غُ یُ ] (ع ص، اِ) جِ غَیور. (منتهی
الارب) (اقرب الموارد) رجوع به غَیور شود.
الارب) (اقرب الموارد) رجوع به غَیور شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~ .) [ ع . ] 1 - (مص ل .) دگرگون گشتن . 2 - (اِمص .) تغییر حال .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(غَ یا غ یْ) [ ع . ] 1 - (ق .) جز، سوا، مگر. 2 - دیگر. 3 - (ص .) بیگانه . 4 - در
تصوف عالم کون که اسم غیریت و سوائیت بر او اطلاق کنند. 5 - جزء پیشین بعضی از کلمه
های مرکب که معنای مخالف به کلمه می دهد و معادل پیشوند «نا» است : غیرجایز
(ناروا)، غیرعادلانه (ظالمانه ).
تصوف عالم کون که اسم غیریت و سوائیت بر او اطلاق کنند. 5 - جزء پیشین بعضی از کلمه
های مرکب که معنای مخالف به کلمه می دهد و معادل پیشوند «نا» است : غیرجایز
(ناروا)، غیرعادلانه (ظالمانه ).
Gayr - غیر other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.