Arabiyy - عربی
The entry is a dictionary list for the word Arabiyy - عربی
عربی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
arapça
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ رَ بی ی ] (ص نسبی) منسوب به
عرب. از عرب. عرب عربی، ای بین العروبة و
العروبیة. (منتهی الارب). کسی که نسبت
صحیح دارد در عرب هرچند که به شهر آرام
گیرد. رجوع به عرب شود.
...
عرب. از عرب. عرب عربی، ای بین العروبة و
العروبیة. (منتهی الارب). کسی که نسبت
صحیح دارد در عرب هرچند که به شهر آرام
گیرد. رجوع به عرب شود.
...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ رَ ] (اِخ) نبی عربی. محمد
رسول اللََّه (ص) و فی الحدیث «لاتنقشوا فی
خواتیمکم عربیا» یعنی در نگین خود نقش
لفظ محمد رسول اللََّه کنده نکنید ... (منتهی
الارب).
رسول اللََّه (ص) و فی الحدیث «لاتنقشوا فی
خواتیمکم عربیا» یعنی در نگین خود نقش
لفظ محمد رسول اللََّه کنده نکنید ... (منتهی
الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ رَ ] (اِخ) ابراهیم بن عربی کوفی.
راوی است و اعمش از وی روایت کند.
(اللباب فی تهذیب الانساب).
راوی است و اعمش از وی روایت کند.
(اللباب فی تهذیب الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ رَ ] (اِخ) ابوحامد عربی بن
یوسف بن محمد احمدی. فاضل و از مردم
فاس مراکش بود. او راست: عقدالدرر، شرح
نخبةالفکر، الطرفة. (از الاعلام زرکلی).
یوسف بن محمد احمدی. فاضل و از مردم
فاس مراکش بود. او راست: عقدالدرر، شرح
نخبةالفکر، الطرفة. (از الاعلام زرکلی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ رَ ] (اِخ) ابوسلمة الزبیربن عربی
البصری. وی از ابن عمر روایت دارد و
حمادبن زید و معمر ازو روایت کنند. (اللباب
فی تهذیب الانساب).
البصری. وی از ابن عمر روایت دارد و
حمادبن زید و معمر ازو روایت کنند. (اللباب
فی تهذیب الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ رَ ] (اِخ) ابوعبداللََّه محمدبن علی بن
محمدالعربی. از مردم سمنان و شیخ صوفیه
بود. از ابوالقاسم قشیری سماع حدیث کرد و
به سال ۵۲۸ تا ۵۲۷ درگذشت. (اللباب فی
تهذیب الانساب).
محمدالعربی. از مردم سمنان و شیخ صوفیه
بود. از ابوالقاسم قشیری سماع حدیث کرد و
به سال ۵۲۸ تا ۵۲۷ درگذشت. (اللباب فی
تهذیب الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ رَ ] (اِخ) الدرقاوی. ابوعبداللََّه
محمدالعربی احمدالحسینی نزیل قبیلهٔ از
والیه. متوفی به سال ۱۳۲۹ هـ . ق. از
دانشمندان است. (معجم المطبوعات ج ۲).
محمدالعربی احمدالحسینی نزیل قبیلهٔ از
والیه. متوفی به سال ۱۳۲۹ هـ . ق. از
دانشمندان است. (معجم المطبوعات ج ۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ رَ ] (اِخ) عبداللََّه بن محمدبن
سعیدبن عربی الطائفی، راوی است.
سعیدبن عربی الطائفی، راوی است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ رَ ] (اِخ) قاضی ابوبکر مالکی
است. (منتهی الارب) (لباب الانساب).
است. (منتهی الارب) (لباب الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ رَ ] (اِخ) محمدبن السائح الرباطی
الشرقی العمری التیجانی از مردم قرن سیزدهم
هجری است و او راست بغیةالمستفید بشرح
منیةالمرید و آن شرحی است بر منیةالمرید
شیخ احمد تیجانی در تصوف. (معجم
المطبوعات ج ۲).
الشرقی العمری التیجانی از مردم قرن سیزدهم
هجری است و او راست بغیةالمستفید بشرح
منیةالمرید و آن شرحی است بر منیةالمرید
شیخ احمد تیجانی در تصوف. (معجم
المطبوعات ج ۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ رَ ] (اِخ) محمد الفاسی. رجوع به
عربی ابوحامدبن یوسف ... و معجم
المطبوعات شود.
عربی ابوحامدبن یوسف ... و معجم
المطبوعات شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ رَ ] (اِخ) یحیی بن حبیب بن عربی
بصری از محدثان بود. از معتمر روایت دارد.
عبدالرحمان بن مهدی و جز او از وی روایت
کرده اند. (از اللباب).
بصری از محدثان بود. از معتمر روایت دارد.
عبدالرحمان بن مهدی و جز او از وی روایت
کرده اند. (از اللباب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
حومهٔ بخش خورموج شهرستان بوشهر،
جلگه و گرمسیر ۳۳۲ تن سکنه دارد. شغل
اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۷).
حومهٔ بخش خورموج شهرستان بوشهر،
جلگه و گرمسیر ۳۳۲ تن سکنه دارد. شغل
اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۷).