Dayk - ضیق
The entry is a dictionary list for the word Dayk - ضیق
ضیق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (اِخ) از قرای یمامة. و آن را
ضیق قرقری نیز گویند. (معجم البلدان).
ضیق قرقری نیز گویند. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (ع ص) تنگ. || (اِ) تنگی.
|| شک که در دل گذرد. (بکسر اول نیز
آید). || آنچه باعث تنگی سینه باشد.
(منتهی الارب). تنگی در دل و ...
|| شک که در دل گذرد. (بکسر اول نیز
آید). || آنچه باعث تنگی سینه باشد.
(منتهی الارب). تنگی در دل و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ / ضی ] (ع مص) تنگ شدن.
(منتخب اللغات) (تاج المصادر) (زوزنی)
(منتهی الارب) (دهار). || بخیل شدن مرد.
|| نگنجیدن چیز در چیزی. (منتهی
الارب).
(منتخب اللغات) (تاج المصادر) (زوزنی)
(منتهی الارب) (دهار). || بخیل شدن مرد.
|| نگنجیدن چیز در چیزی. (منتهی
الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع ص) ضد سعه. تنگ. (منتهی
الارب) (منتخب اللغات) (مهذب الاسماء).
|| (اِ) شک در دل. شک که در دل گذرد
(بفتح اول نیز آید). (منتهی الارب).
|| (اِمص) تنگدستی. درویشی.
|| ...
الارب) (منتخب اللغات) (مهذب الاسماء).
|| (اِ) شک در دل. شک که در دل گذرد
(بفتح اول نیز آید). (منتهی الارب).
|| (اِمص) تنگدستی. درویشی.
|| ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ یْ یِ ] (ع ص) تنگ. (منتهی
الارب) (منتخب اللغات) (مهذب الاسماء).
گویند: ضیق لیق؛ اتباع. (مهذب
الاسماء):
خانهٔ گهواره و ضیق مدار
تا تواند کرد بالغ انتشار.مولوی.
|| بخیل. (منتخب اللغات).
الارب) (منتخب اللغات) (مهذب الاسماء).
گویند: ضیق لیق؛ اتباع. (مهذب
الاسماء):
خانهٔ گهواره و ضیق مدار
تا تواند کرد بالغ انتشار.مولوی.
|| بخیل. (منتخب اللغات).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ضَ یا ض یِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) تنگ شدن . 2 - بخیل گشتن . 3 - (اِمص .) تنگی ،
سختی .
سختی .