Şeyd - شید
The entry is a dictionary list for the word Şeyd - شید
شید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) نور. (از برهان). روشنی. (انجمن
آرا) (آنندراج). روشنی. (غیاث اللغات)
(غیاث) (جهانگیری). نور در خورشید،
چنانکه تاب، ضیاء است در مهتاب. {/Bجَعَلَ
اَلشَّمْسَ ضِیََاءً وَ اَلْقَمَرَ نُوراً. ۳-۸۱۰:۵/}(قرآن
۱۰/۵). ضیاء. نور. روشنائی. (فرهنگ
فارسی معین). در گاتها ...
آرا) (آنندراج). روشنی. (غیاث اللغات)
(غیاث) (جهانگیری). نور در خورشید،
چنانکه تاب، ضیاء است در مهتاب. {/Bجَعَلَ
اَلشَّمْسَ ضِیََاءً وَ اَلْقَمَرَ نُوراً. ۳-۸۱۰:۵/}(قرآن
۱۰/۵). ضیاء. نور. روشنائی. (فرهنگ
فارسی معین). در گاتها ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ / شِ ] (از ع، اِمص) زرق و
سالوسی و ساختگی. (برهان). فریب و مکر و
حیله و ریا و تزویر. (ناظم الاطباء). مکر و
فریب. (غیاث). شارلاتانی. (یادداشت
مؤلف):
بر سرت چندان زنیم ای بدصفات
تا بگویی ترک شید و ...
سالوسی و ساختگی. (برهان). فریب و مکر و
حیله و ریا و تزویر. (ناظم الاطباء). مکر و
فریب. (غیاث). شارلاتانی. (یادداشت
مؤلف):
بر سرت چندان زنیم ای بدصفات
تا بگویی ترک شید و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (ع اِ) هرچه که بدان دیوار را
اندایند از آهک و گچ و مانند آن. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد). گچ. (مهذب
الاسماء).
اندایند از آهک و گچ و مانند آن. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد). گچ. (مهذب
الاسماء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (ع مص) با شید اندودن دیوار را.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بگچ کردن.
(ترجمان القرآن) (المصادر زوزنی). بگچ
کردن بنائی را. (یادداشت مؤلف). || بلند
گردانیدن دیوار را. (از منتهی الارب). بنا
برافراشتن. (ترجمان القرآن) ...
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بگچ کردن.
(ترجمان القرآن) (المصادر زوزنی). بگچ
کردن بنائی را. (یادداشت مؤلف). || بلند
گردانیدن دیوار را. (از منتهی الارب). بنا
برافراشتن. (ترجمان القرآن) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) شیده. نام پسر افراسیاب که او را
پشنگ خوانند. (برهان) (جهانگیری). رجوع
به پشنگ و شیده شود.
پشنگ خوانند. (برهان) (جهانگیری). رجوع
به پشنگ و شیده شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) شیده. یکی از شاگردان سنمار که
جهت بهرام گور خورنگه و سه دیر را بساخت.
(جهانگیری). رجوع به شیده شود.
جهت بهرام گور خورنگه و سه دیر را بساخت.
(جهانگیری). رجوع به شیده شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام دیهی از دیههای طارمین در
شمال سلطانیه. (نزهةالقلوب ج ۳ ص ۶۵).
شمال سلطانیه. (نزهةالقلوب ج ۳ ص ۶۵).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(شَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - اندودن دیوار با گچ یا آهک . 2 - در فارسی به معنای مکر و
حیله .
حیله .