Şakîk - شقیق
The entry is a dictionary list for the word Şakîk - شقیق
شقیق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (ع ص، اِ) چاک شده و نیمه شدهٔ
هر چیزی که دو نیمه شود، هر نیمه شقیق
است مر دیگری را. (از اقرب الموارد) (از
منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء).
نیمه. (یادداشت مؤلف). || ...
هر چیزی که دو نیمه شود، هر نیمه شقیق
است مر دیگری را. (از اقرب الموارد) (از
منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء).
نیمه. (یادداشت مؤلف). || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) نام قلعه ای بوده در حدود
عسقلان که صلاح الدین ایوبی پس از فتح
مکه در اواخر قرن ششم هجری آن قلعه را
گشود و کوتوال قلعه به حضور وی رسید و با
سخنان ظاهرآراسته اظهار بندگی و ...
عسقلان که صلاح الدین ایوبی پس از فتح
مکه در اواخر قرن ششم هجری آن قلعه را
گشود و کوتوال قلعه به حضور وی رسید و با
سخنان ظاهرآراسته اظهار بندگی و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) نام آبی. (ناظم الاطباء).
آبی است ازآنِ بنی اُسیدبن عمروبن تمیم. (از
معجم البلدان). || نام شمشیری. (ناظم
الاطباء).
آبی است ازآنِ بنی اُسیدبن عمروبن تمیم. (از
معجم البلدان). || نام شمشیری. (ناظم
الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن سلمه. ابووائل اسدی
کوفی. از مخضرمین است که پیامبر(ص) را
درک کرد ولی آن حضرت را ندید و هیچ از
وی نشنید. (از منتهی الارب). رجوع به
ابووائل و همچنین عیون الاخبار ج ۲
ص ۳۵۶ ...
کوفی. از مخضرمین است که پیامبر(ص) را
درک کرد ولی آن حضرت را ندید و هیچ از
وی نشنید. (از منتهی الارب). رجوع به
ابووائل و همچنین عیون الاخبار ج ۲
ص ۳۵۶ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابوعلی شقیق. (یادداشت
مؤلف). رجوع به ابوعلی شقیق و شقیق بلخی
شود.
مؤلف). رجوع به ابوعلی شقیق و شقیق بلخی
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(شَ) [ ع . ] (ص .) 1 - آن چه که از میان دو نیمه شده ، هر یک از آن دو شقیق دیگری
است . 2 - برادر ابی و امی . 3 - نظیر، مثل .
است . 2 - برادر ابی و امی . 3 - نظیر، مثل .