Feyd - فید
The entry is a dictionary list for the word Feyd - فید
فید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (ع اِ) زعفران سوده. || موی دراز
که بر پوزهٔ اسب برآید. (از منتهی الارب)
(اقرب الموارد). || برگ زعفران. (اقرب
الموارد). || (مص) مردن و هلاک ...
که بر پوزهٔ اسب برآید. (از منتهی الارب)
(اقرب الموارد). || برگ زعفران. (اقرب
الموارد). || (مص) مردن و هلاک ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (اِخ) شهرکی است در نیمهٔ راه کوفه
به مکه که در میانش حصاری با دروازه های
آهنین است. و مردم امتعه و وسایل خود را
هنگام سفر حج در آن امانت مینهاده اند و
اهالی حصار تمام سال ...
به مکه که در میانش حصاری با دروازه های
آهنین است. و مردم امتعه و وسایل خود را
هنگام سفر حج در آن امانت مینهاده اند و
اهالی حصار تمام سال ...