Şermgîn - شرمگین
The entry is a dictionary list for the word Şermgîn - شرمگین
شرمگین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (ص مرکب) خجل و
شرمسار. (ناظم الاطباء). خجل. شرمسار.
شرمنده. (فرهنگ فارسی معین). شرمناک.
شرمسار. شرم زده. (آنندراج). خریده.
(دهار):
چون عروسی شرمگین بدخواه شاه
سر ز شرم شاه در چادر کشید.مسعودسعد.
ملک شرمگین در حشم بنگریست
که سودای ...
شرمسار. (ناظم الاطباء). خجل. شرمسار.
شرمنده. (فرهنگ فارسی معین). شرمناک.
شرمسار. شرم زده. (آنندراج). خریده.
(دهار):
چون عروسی شرمگین بدخواه شاه
سر ز شرم شاه در چادر کشید.مسعودسعد.
ملک شرمگین در حشم بنگریست
که سودای ...