Şidâd - شداد
The entry is a dictionary list for the word Şidâd - شداد
شداد Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
شِداد [مفرد]:
1- مصدر شادَّ/ شادَّ في.
2- ما يُشدُّ به.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ ] (ع ص، اِ) جِ شدید. (اقرب
الموارد). || هرچه بدان چیزی را ببندند.
(ناظم الاطباء).
- قسمهای غلاظ و شداد؛ قسمهای محکم.
سوگندان مغلظه.
- ملائک غلاظ و ...
الموارد). || هرچه بدان چیزی را ببندند.
(ناظم الاطباء).
- قسمهای غلاظ و شداد؛ قسمهای محکم.
سوگندان مغلظه.
- ملائک غلاظ و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ دْ دا ] (اِخ) ابن عاد. گمان میکنم
این نام نزد یهود و مسیحیان مجهول باشد و
جالوت که به دست داود کشته شد یکی از
سرهنگان شداد است و باز گویند که او قصری
بساخت بزرگ یک خشت ...
این نام نزد یهود و مسیحیان مجهول باشد و
جالوت که به دست داود کشته شد یکی از
سرهنگان شداد است و باز گویند که او قصری
بساخت بزرگ یک خشت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ دْ دا ] (اِخ) ابویعلی شدادبن
اوس بن ثابت. صحابی است انصاری. پسر
برادر حسان بن ثابت. (منتهی الارب).
اوس بن ثابت. صحابی است انصاری. پسر
برادر حسان بن ثابت. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ دْ دا ] (اِخ) ابن معقل تابعی است و
کذا عبداللََّه بن شدادبن الهاد و جامع بن شداد.
(منتهی الارب).
کذا عبداللََّه بن شدادبن الهاد و جامع بن شداد.
(منتهی الارب).