Seb - سبی
The entry is a dictionary list for the word Seb - سبی
سبی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ بْ یْ ] (ع مص) عدو را برده کردن.
|| سَبْیْ خمر را؛ خرید کردن آن را تا از
شهری بشهری برند یا از جایی به جایی بردن.
|| سبی اللََّه؛ غریب کردن ...
|| سَبْیْ خمر را؛ خرید کردن آن را تا از
شهری بشهری برند یا از جایی به جایی بردن.
|| سبی اللََّه؛ غریب کردن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ بی ی ] (ع ص، اِ) برده. (منتهی
الارب). آنچه اسیر شود و غالباً اَسْر
مخصوص مردان و سبی مخصوص زنان
است :
فعادوا بالغنائم حافلات
و عدنا بالاساری و السبایا.؟ (از اقرب
الموارد).
|| ...
الارب). آنچه اسیر شود و غالباً اَسْر
مخصوص مردان و سبی مخصوص زنان
است :
فعادوا بالغنائم حافلات
و عدنا بالاساری و السبایا.؟ (از اقرب
الموارد).
|| ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ ی ی ] (ع ص، اِ) برده. مذکر و
مؤنث در آن یکسان است. (منتهی الارب).
اسیرشده. (از اقرب الموارد). || چوبی که
آن را توجبه از جایی بجایی برد. چوب که
سیل آن را ...
مؤنث در آن یکسان است. (منتهی الارب).
اسیرشده. (از اقرب الموارد). || چوبی که
آن را توجبه از جایی بجایی برد. چوب که
سیل آن را ...