Dilşâd - دلشاد
The entry is a dictionary list for the word Dilşâd - دلشاد
دلشاد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دِ ] (ص مرکب) شاددل. خوشحال.
شادمان. بانشاط. مسرور. خرم. شاد. با
انبساط خاطر. گشاده خاطر:
مرا گفت بگیر این و بزی خرم و دلشاد
اگر تنت خراب است بدین می کنش آباد.
کسائی.
به جامه بپوشید و آمد دوان
پرامید ...
شادمان. بانشاط. مسرور. خرم. شاد. با
انبساط خاطر. گشاده خاطر:
مرا گفت بگیر این و بزی خرم و دلشاد
اگر تنت خراب است بدین می کنش آباد.
کسائی.
به جامه بپوشید و آمد دوان
پرامید ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دِ ] (اِخ) (سلطان...) دختر سلطان
اویس بن شیخ حسن جلایر، که شاه محمود او
را خواسته بود ولی بدو نرسید. و در سال ۷۷۵
هـ . ق. به ازدواج سلطان زین العابدین پسر
سلطان حسین درآمد، و برای او پسری ...
اویس بن شیخ حسن جلایر، که شاه محمود او
را خواسته بود ولی بدو نرسید. و در سال ۷۷۵
هـ . ق. به ازدواج سلطان زین العابدین پسر
سلطان حسین درآمد، و برای او پسری ...