Habîb - حبیب

حبیب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (ع ص، اِ) دوست. (ترجمان
جرجانی). محبوب. محب. دوستدار.
دوستگان. مقابل بغیض. ج، احباب، احباء،
احبه: الکاسب حبیب اللََّه؛ کاسب حبیب
خداست :
در خمار می دوشینم ای نیک حبیب
خون انگور دو سالیم بفرموده طبیب.
منوچهری.
غم نیست ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) و حبیب اللََّه، لقبی از القاب
رسول اکرم صلوات اللََّه علیه :
ملوک شرق و سلاطین چین بدو نازند
چو از خلیل و حبیب اهل شام و اهل حجاز.
سوزنی.

و رجوع به تذکرة الاولیاء ج ۲ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) صاحب قاموس آرد: نام
سی وپنج تن از صحابه و جماعتی از محدثان
است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) شخصی خوش صحبت
است، و اشعار بسیار دارد، و خط را نیکو
مینویسد، و شعر نیز نیکو میگوید و با این
فضیلت در کاشی کاری نظیر ندارد، حالی در
روم به این کار مشغول است، علوفهٔ سلطانی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) محدث است. سفیان از او
روایت کند و او از سعیدبن جبیر. رجوع به
تاریخ بیهق ص ۲۰۵ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) مولای اسیدبن أخنس. ابن
ابی حاتم گوید: از پدرش روایت دارد. و من او
را نشناسم. (لسان المیزان ج ۲ ص ۱۷۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) حبیب اللََّه. از شاگردان
محمدرضا سهیلی بود. در عنفوان جوانی
جادهٔ عدم پیمود:
ببرد دل ز کفم دوش مجلس آرائی
سهی قدی سمن اندام ماه سیمائی
بیک طرف ز تبسم حیات بخشنده
بجانبی ز نگه قتل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) شهری از اعمال حلب
است که آن را بطنان حبیب نیز گویند. رجوع
به بطنان حبیب شود. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) (چشمهٔ...) یکی از
چشمه های رود سلطانیه است، و در آن جلگه
بهترین آب از این چشمه جاری است. (مرآت
البلدان ج ۴ ص ۲۳۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) (درب...) کوچه ای به بغداد
بود که به نهر معلی گذرد. چند تن از محدثان
به نام حبیبی بدان منسوب اند. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) دهی از دهستان خیران.
بخش مرکزی شهرستان شوشتر ۶۶ هزارگزی
جنوب خاوری شوشتر کنار راه
مسجدسلیمان به اهواز. دشت گرمسیر
مالاریائی. سکنه ۶۰ تن. آب آن لوله کشی.
محصول آنجا غلات. کار اهالی کشت و
گله داری است. راه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابراهیم بن سعد مولای
بنی امیر. شیخی مجهول الحال است. قتیبةبن
سعید در اسکندریه او را دیده و مدعی بوده
است که از انس بن مالک روایت میکند.
(لسان المیزان ج ۲ ص ۱۶۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی شرس. رجوع به
حبیب بن حسان شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی ثابت الاسدی. وی
مولای بنی کاهل باشد و نام ابوثابت قیس بن
دینار است. ابوبکربن عیاش گوید: حبیب بن
ابی ثابت را در سجده دیدم که اگر او را دیده
بودی گفتی مرده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی حبیب. در صحیح
بخاری گوید: خالدبن طهمان از او روایت کند.
(تنقیح المقال ج ۱ ص ۲۵۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی حبیب خرططی
مروزی. وی از ابراهیم صائغ و جز او روایت
دارد. ابن حبان گوید: او وضع حدیث میکرد.
محمدبن عبداللََّه بن قهزاد از وی روایت ثواب
روزه داشتن روز عاشورا و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی حبیب. از
عبدالرحمان بن قاسم بن محمد روایت کند.
وی دمشقی است. ابن عدی او را یاد کرده.
برقانی از دارقطنی نقل کرده که وی بصری
است و قابل اعتناء نیست. رجوع به لسان
المیزان ج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی حبیب. وی از
ابراهیم بن حمزه روایت کند ولی قابل اعتماد
نیست. رجوع به لسان المیزان ج ۲ ص ۱۷۰
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی حبیب. ابومحمد
مصری کاتب، احمدبن ازهر از وی روایت
کرد و احمد و ابن داود او را تکذیب کرده اند.
وی به سال ۲۱۸ هـ . ق. درگذشت. (حسن
المحاضرة ج ۱ ص ۱۲۵).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی حمامة. رجوع به
حبیب بن حمامة شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی ربیعةبن عمرو
ثققی. صحابیست. ابوعلی حنانی او را یاد
کرده گوید: در یوم الجسر (جنگ پل) کشته
شد. (الاصابة ج ۱ ص ۳۲۰ و ۳۲۱) (تنقیح
المقال ج ۱ ص ۲۵۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی عالیة. وی از
عکرمة حدیث شنید. یحیی قطان ازو روایت
کند. یحیی بن معین او را تضعیف کرده است.
ابن حبان او را در جملهٔ ثقات شمرده.
ابوحاتم حدیث وی را قابل نوشتن دانسته
است. (لسان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی عمرة. وی از
عایشه نقل حدیث کند و ابن فضیل از او
روایت دارد. رجوع به المصاحف سجستانی
چ ۱۹۳۷ م. جفری ص ۱۰۱ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی مرضیة. عبدان او را
در ضمن صحابة یاد کرده گوید: از او روایت
است که گفت: وقتی پیغمبر به خیبر آمد، بدو
گفتند از اینجا برو که وبازده است. و نیز عبدان
گوید: او را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی ملیکهٔ حدانی،
مکنی به ابی ثور. محدث است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی هلال. رجوع به
حبیب بن حسان شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن ابی یسربن عمرو
انصاری. ابوعلی حبانی گوید: از صحابة است
و روز حرة دریافت. ابن یمین و ابن فتحون
نیز او را استدراک کرده اند و او را به عدوی
منسوب داشته اند. (الاصابة ج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن احمد الاندلسی. او
راست:
ودعتنی بزفرة و اعتناق
ثم نادت متی یکون التلاقی
و تصدّت فاشرق الصبح منها
بین تلک الجیوب و الاطواق
یا سقیم الجفون من غیر سقم
بین عینیک مصرع العشاق
ان یوم الفراق افظع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن احمدبن مهدی بن
محمدبن عبد علی بن زین الدین بن وضان
حسینی. شاگرد شیخ جعفر کاشف الغطاء. او
راست: رسالةالکبائر. فرزند او سید احمد نیز
از فضلاء بوده و کتاب «الرحلة الخراسانیة» از
تألیفات اوست. رجوع به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) ابن اردک. رجوع به
حبیب بن عبدالرحمان شود.

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.