Cülâb - جلاب
The entry is a dictionary list for the word Cülâb - جلاب
جلاب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ لْ ل ] (ع ص) کشندهٔ اسب و جز
آن بفروختن. (منتهی الارب). کسی که بندگان
و جز آنان را برای بازرگانی از شهری به
شهری کشاند. (از اقرب الموارد). نخاس.
آن بفروختن. (منتهی الارب). کسی که بندگان
و جز آنان را برای بازرگانی از شهری به
شهری کشاند. (از اقرب الموارد). نخاس.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جُ لْ ل ] (معرب، اِ) معرب گلاب
است. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
|| انگبینی است که با گلاب آمیخته و
آنرا بپزند تا حدی که قوام آید. شربت که از
قند و گلاب سازند. ایرانیان آنرا بمعنی ...
است. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
|| انگبینی است که با گلاب آمیخته و
آنرا بپزند تا حدی که قوام آید. شربت که از
قند و گلاب سازند. ایرانیان آنرا بمعنی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ لْ ل ] (اِخ) جابربن عبداللََّه بن
مبارک موصلی مکنی به ابوالقاسم از محدثان
است. وی در بغداد از ابی یعلی حسین بن
محمد مطلبی حدیث کرده و از او ابراهیم بن
مخلد باقر حی روایت کند. ...
مبارک موصلی مکنی به ابوالقاسم از محدثان
است. وی در بغداد از ابی یعلی حسین بن
محمد مطلبی حدیث کرده و از او ابراهیم بن
مخلد باقر حی روایت کند. ...
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
جَلاّب (العَبِيدِ): نَخّاس، تاجِرُ الرّقِيق
slave trader, slaver
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
جَلاَّبٌ
мн. جَلاَّبَةٌ
1) торговец
2) тж. العبيد جلاّب работорговец