Teys - تیس
The entry is a dictionary list for the word Teys - تیس
تیس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) گونه ای از غبیرا. غبیراء بری.
گونه ای از پستنک که درختچه ای است
قلیل الوجود در جنگلهای شمالی ایران در
ارتفاعات بسیار مثلاً در کلاردشت و نور و پل
زنگوله و کجور، میان ارتفاعات ۱۷۰۰ تا
۲۶۰۰ گزی. و نام ...
گونه ای از پستنک که درختچه ای است
قلیل الوجود در جنگلهای شمالی ایران در
ارتفاعات بسیار مثلاً در کلاردشت و نور و پل
زنگوله و کجور، میان ارتفاعات ۱۷۰۰ تا
۲۶۰۰ گزی. و نام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ ] (ع اِ) تکه و نر از آهو یا آنکه بر
آن یکسال گذشته باشد. ج، تیوس. اتیاس.
تیسة. متیوسا. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
نر از آهو و بز و وعول. ج، تیوس و اتیاس و
تیسة و اسم الجمع ...
آن یکسال گذشته باشد. ج، تیوس. اتیاس.
تیسة. متیوسا. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
نر از آهو و بز و وعول. ج، تیوس و اتیاس و
تیسة و اسم الجمع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ یَ ] (ع اِمص) اسم مصدر است از
تیساء. (از منتهی الارب). مانستن هر دو شاخ
حیوانی به شاخهای بز کوهی. (ناظم الاطباء).
رجوع به تیساء شود.
تیساء. (از منتهی الارب). مانستن هر دو شاخ
حیوانی به شاخهای بز کوهی. (ناظم الاطباء).
رجوع به تیساء شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) بندری نزدیک چاه بهار به خلیج
فارس. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
فارس. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).