Fakiri - فقیری
The entry is a dictionary list for the word Fakiri - فقیری
فقیری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (حامص) فقر. فقیر بودن :
سعدی نظر بپوشان یا خرقه در میان نه
رندی روا نباشد در جامهٔ فقیری.سعدی.
دل چو غنی شد ز فقیری چه غم
روز رهایی ز اسیری چه غم؟خواجو.
سعدی نظر بپوشان یا خرقه در میان نه
رندی روا نباشد در جامهٔ فقیری.سعدی.
دل چو غنی شد ز فقیری چه غم
روز رهایی ز اسیری چه غم؟خواجو.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (اِخ) مردی عامی است اما
بغایت آزاده و فارغ البال است. طبعش بد
نیست. از اوست این مطلع:
ساخت پابوس تو ای سرو سرافراز مرا
هرکه را میل بدین نیست مسلمان نبود.
(از مجالس النفائس میر علیشیر نوایی ترجمهٔ
فارسی چ حکمت ...
بغایت آزاده و فارغ البال است. طبعش بد
نیست. از اوست این مطلع:
ساخت پابوس تو ای سرو سرافراز مرا
هرکه را میل بدین نیست مسلمان نبود.
(از مجالس النفائس میر علیشیر نوایی ترجمهٔ
فارسی چ حکمت ...