Teşemmüs - تشمس
The entry is a dictionary list for the word Teşemmüs - تشمس
تشمس Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
I
معجم اللغة العربية المعاصرة
تشمَّسَ يتشمَّس، تشمُّسًا، فهو مُتشمِّس
• تشمَّس الرَّجلُ: تعرَّض للشَّمس "تشمّس السبّاح على الشاطئ".
II
معجم اللغة العربية المعاصرة
تشمُّس [مفرد]:
1- مصدر تشمَّسَ.
2- طاقة الإشعاع الشمسيّ التي تستقبلها الأرضُ في يوم واحد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تَ شَ مْ مُ ] (ع مص) در آفتاب
ایستادن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). در
آفتاب نشستن و ایستادن. (از اقرب الموارد).
|| بخل ورزیدن بر کسی. (از اقرب
الموارد).
ایستادن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). در
آفتاب نشستن و ایستادن. (از اقرب الموارد).
|| بخل ورزیدن بر کسی. (از اقرب
الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ تُ شُ مْ مَ ] (اِخ) شهری است
قدیمی در مغرب و بارهٔ کهنی در آنجا باقی
است ... (از معجم البلدان). صاحب الحلل
السندسیه میم را مکسور ضبط کرده و نویسد:
شهر بزرگی بود. باره ای از سنگ ...
قدیمی در مغرب و بارهٔ کهنی در آنجا باقی
است ... (از معجم البلدان). صاحب الحلل
السندسیه میم را مکسور ضبط کرده و نویسد:
شهر بزرگی بود. باره ای از سنگ ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
تَشَمَّسَ
[ta'ʃamːasa]
v
عَرَّضَ نَفْسَه للشَّمْسِ s'exposer au soleil
◊
تَشَمَّسَت على الشّاطِئِ — Elle se bronzait sur la plage.