Pâderzehr - پادزهر
The entry is a dictionary list for the word Pâderzehr - پادزهر
پادزهر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِ مرکب) (از: پات پهلوی،
ضد. مقابل +زهر، سمّ) مقاوم سم. (بحر
الجواهر). فادزهر. پازهر. تریاق. تریاک.
مَسوس. بادزهر. نوشدارو. زهردارو.
شفادارو. اَنزرو. انذرو. مهرهٔ جاندار. تریاق
پارسی. هرچه رفع اثر سم کند عموماً: سنگ
پادزهر؛ حجرالحیة:
مباشید گستاخ ...
ضد. مقابل +زهر، سمّ) مقاوم سم. (بحر
الجواهر). فادزهر. پازهر. تریاق. تریاک.
مَسوس. بادزهر. نوشدارو. زهردارو.
شفادارو. اَنزرو. انذرو. مهرهٔ جاندار. تریاق
پارسی. هرچه رفع اثر سم کند عموماً: سنگ
پادزهر؛ حجرالحیة:
مباشید گستاخ ...
Pâderzehr - پادزهر other entries
Next Words