Bîcân - بیجان
The entry is a dictionary list for the word Bîcân - بیجان
بیجان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص مرکب) بی روان. بی حیات.
(ناظم الاطباء):
چرخ را انجم میان دستهای چابکند
کز لطافت خاک بی جان را همی با جان کنند.
ناصرخسرو.
روزی بر سلیمان علیه السلام اسب عرض
کردند وی گفت شکر خدای تعالی را که دو ...
(ناظم الاطباء):
چرخ را انجم میان دستهای چابکند
کز لطافت خاک بی جان را همی با جان کنند.
ناصرخسرو.
روزی بر سلیمان علیه السلام اسب عرض
کردند وی گفت شکر خدای تعالی را که دو ...