Ferferius - فرفوریوس
The entry is a dictionary list for the word Ferferius - فرفوریوس
فرفوریوس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فُ ] (اِخ) همان فرفریوس
است که حکیمی بوده است جلیس اسکندر.
(برهان). پنج قرن پس از اسکندر میزیسته.
(از حاشیهٔ برهان چ معین):
فلاطون و والیس و فرفوریوس
که روح القدس کردشان دستبوس.نظامی.
رجوع به فرفریوس شود.
است که حکیمی بوده است جلیس اسکندر.
(برهان). پنج قرن پس از اسکندر میزیسته.
(از حاشیهٔ برهان چ معین):
فلاطون و والیس و فرفوریوس
که روح القدس کردشان دستبوس.نظامی.
رجوع به فرفریوس شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (اِخ) نام یک سردار
رومی. (ولف) (لغات شاهنامه):
سواری سرافراز با بوق و کوس
به رومیش خوانند فرفوریوس.فردوسی.
رومی. (ولف) (لغات شاهنامه):
سواری سرافراز با بوق و کوس
به رومیش خوانند فرفوریوس.فردوسی.