Ağvel - اغول
The entry is a dictionary list for the word Ağvel - اغول
اغول Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِمص) بگوشهٔ چشم نگریستن.
(انجمن آرای ناصری). از روی خشم و غضب
بگوشهٔ چشم نگریستن باشد. (آنندراج). از
روی خشم و قهر بگوشهٔ چشم نگریستن
باشد. (برهان). نگریستن از روی خشم و قهر
بگوشهٔ چشم. آغول. (ناظم الاطباء). و ...
(انجمن آرای ناصری). از روی خشم و غضب
بگوشهٔ چشم نگریستن باشد. (آنندراج). از
روی خشم و قهر بگوشهٔ چشم نگریستن
باشد. (برهان). نگریستن از روی خشم و قهر
بگوشهٔ چشم. آغول. (ناظم الاطباء). و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ وَ ] (ع ص) عیش اغول؛ زندگانی
باناز و نعم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
زندگانی آسان و فراخ. (از اقرب الموارد).
یقال: هو فی عیش اغول؛ او در عیشی فراخ
است. (مهذب الاسماء نسخهٔ خطی). || ...
باناز و نعم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
زندگانی آسان و فراخ. (از اقرب الموارد).
یقال: هو فی عیش اغول؛ او در عیشی فراخ
است. (مهذب الاسماء نسخهٔ خطی). || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) بایدو.... پسر طرغای و
نوادهٔ هلاکو که بر بغداد و عراق حکومت
داشت و بمخالفت با گیخاتو قیام کرد و
سرانجام لشکریان گیخاتو را شکست داد و
خود او فراری و کشته شد. (از تاریخ مغول
عباس اقبال ص ...
نوادهٔ هلاکو که بر بغداد و عراق حکومت
داشت و بمخالفت با گیخاتو قیام کرد و
سرانجام لشکریان گیخاتو را شکست داد و
خود او فراری و کشته شد. (از تاریخ مغول
عباس اقبال ص ...