Eş'âb - اشعب
The entry is a dictionary list for the word Eş'âb - اشعب
اشعب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ عَ ] (ع ص) تیس اشعب؛ قچقار که
میان دو شاخ آن بعد بسیار بود. ج، شُعْب.
(منتهی الارب).
میان دو شاخ آن بعد بسیار بود. ج، شُعْب.
(منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ عَ ] (اِخ) طمّاع. نام کسی که در
طمع ضرب المثل است. مثال: شما از اشعب
طمّاع گذراندید. (فرهنگ نظام). مردی از
مدینه و مولای عثمان بن عفان بود و طمع
بسیار داشت، بدان سان که به وی مثل ...
طمع ضرب المثل است. مثال: شما از اشعب
طمّاع گذراندید. (فرهنگ نظام). مردی از
مدینه و مولای عثمان بن عفان بود و طمع
بسیار داشت، بدان سان که به وی مثل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اَ عَ) [ ع . ] (ص .) 1 - قوچی که میان دو شاخ آن فراخ باشد، حیوان شاخداری که وسط
دو شاخش فاصله باشد. 2 - کسی که میان دو شانه اش فراخ باشد.
دو شاخش فاصله باشد. 2 - کسی که میان دو شانه اش فراخ باشد.