Fravi - فراوی
The entry is a dictionary list for the word Fravi - فراوی
فراوی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (ص نسبی) منسوب به فراوه.
(از انساب سمعانی). رجوع به فراوه و فراور و
فراو شود.
(از انساب سمعانی). رجوع به فراوه و فراور و
فراو شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (اِخ) محمدبن فضل بن
احمدبن محمدبن احمد، مکنی به ابوعبداللََّه.
یاقوت نویسد: شیخ شیوخ ما بود و امام و
متفنن و اهل مناظره و محدث و واعظ و در
میان مردم گرامی بود. و خود اهل علم را
گرامی میداشت. ...
احمدبن محمدبن احمد، مکنی به ابوعبداللََّه.
یاقوت نویسد: شیخ شیوخ ما بود و امام و
متفنن و اهل مناظره و محدث و واعظ و در
میان مردم گرامی بود. و خود اهل علم را
گرامی میداشت. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (اِخ) محمدبن قاسم، مکنی به
ابونعیم. از حمیدبن زنجویه و جز او حدیث
شنید. ابواسحاق محمدبن یحیی و جز او از
وی روایت کنند. وی در عبادت کوشا بود. (از
معجم البلدان).
ابونعیم. از حمیدبن زنجویه و جز او حدیث
شنید. ابواسحاق محمدبن یحیی و جز او از
وی روایت کنند. وی در عبادت کوشا بود. (از
معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (اِخ) منصوربن عبدالمنعم بن
عبداللََّه بن محمدبن فضل. وی [ از زادگاه خود
فراو ]، به بغداد آمد و در آنجا از جد خود
ابوالبرکات و از جد پدرش روایت کرد. سپس
به بلاد خود بازگشت و به ...
عبداللََّه بن محمدبن فضل. وی [ از زادگاه خود
فراو ]، به بغداد آمد و در آنجا از جد خود
ابوالبرکات و از جد پدرش روایت کرد. سپس
به بلاد خود بازگشت و به ...
Next Words