Âder - ادر
The entry is a dictionary list for the word Âder - ادر
ادر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ دَ ] (ع مص) به بیماری اُدرَه مبتلا
شدن. بیماری ادره برآوردن کسی. دبه خایه
شدن. به تناس مبتلا شدن. بادخایه شدن.
مفتوق شدن.
شدن. بیماری ادره برآوردن کسی. دبه خایه
شدن. به تناس مبتلا شدن. بادخایه شدن.
مفتوق شدن.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اُ دِ ] (اِخ) رودی در آلمان که
سرچشمهٔ آن در سودت میباشد و از سیلزی و
برسلو و فرانکفورت و شتتین گذرد و در بحر
بالتیک ریزد. طول آن ۸۶۴ هزار گز است.
سرچشمهٔ آن در سودت میباشد و از سیلزی و
برسلو و فرانکفورت و شتتین گذرد و در بحر
بالتیک ریزد. طول آن ۸۶۴ هزار گز است.