İhzân - احزان
The entry is a dictionary list for the word İhzân - احزان
احزان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ حُزن. غمان. هموم.
اندهان. اندوهها:
بحدیثی که شبی کرد همی پیش ملک
عالمی را برهانید ز بند احزان.فرخی.
بر جهان چند گونه نیرنگ است
بر ملک چند نوع احزانست.مسعودسعد.
یعقوب دلم ندیم احزان ...
اندهان. اندوهها:
بحدیثی که شبی کرد همی پیش ملک
عالمی را برهانید ز بند احزان.فرخی.
بر جهان چند گونه نیرنگ است
بر ملک چند نوع احزانست.مسعودسعد.
یعقوب دلم ندیم احزان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) اندوهگین کردن.
اندوهگن کردن. (تاج المصادر).
|| احزان در زمین و جای؛ درشت شدن.
درشت گردیدن.
اندوهگن کردن. (تاج المصادر).
|| احزان در زمین و جای؛ درشت شدن.
درشت گردیدن.