Mari - معری
The entry is a dictionary list for the word Mari - معری
معری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ را ] (ع اِ) آنچه برهنه باشد زنان را
از دست و پا و روی و رخسار. ج، مَعاری.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || جایی که
نرویاند چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء) (از اقرب ...
از دست و پا و روی و رخسار. ج، مَعاری.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || جایی که
نرویاند چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء) (از اقرب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ عَ رْ را ] (ع ص) برهنه و عریان و
ناپوشیده. (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط).
برهنه. مجرد. (یادداشت به خط مرحوم
دهخدا). || بی مو. (ناظم الاطباء).
|| معاف و آزاد. (ناظم ...
ناپوشیده. (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط).
برهنه. مجرد. (یادداشت به خط مرحوم
دهخدا). || بی مو. (ناظم الاطباء).
|| معاف و آزاد. (ناظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ عَ رْ ری ] (ص نسبی) منسوب
است به معرةالنعمان که شهری است در شام.
(از انساب سمعانی). منسوب به شهر معرة
النعمان. (ناظم الاطباء). و رجوع به
معرةالنعمان شود.
است به معرةالنعمان که شهری است در شام.
(از انساب سمعانی). منسوب به شهر معرة
النعمان. (ناظم الاطباء). و رجوع به
معرةالنعمان شود.
Mari - معری other entries
Next Words