İstâde - استاده
The entry is a dictionary list for the word İstâde - استاده
استاده Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ دَ / دِ ] (ن مف / نف) مخفف
ایستاده. قائم :
ره نیکمردان آزاده گیر
چو استاده ای دست افتاده گیر.سعدی.
|| ساکن. بیحرکت. راکد: فاحم؛ آب استاده.
(منتهی الارب):
الا تا بود فرّ یزدان پاک ...
ایستاده. قائم :
ره نیکمردان آزاده گیر
چو استاده ای دست افتاده گیر.سعدی.
|| ساکن. بیحرکت. راکد: فاحم؛ آب استاده.
(منتهی الارب):
الا تا بود فرّ یزدان پاک ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ دِ ] (اِخ) اسکله و قصبه ای
استوار در ایالت هانور آلمان، در نزدیکی
ساحل چپ رود اِلب و کنار نهر اشونیکه، در
۱۰ هزارگزی شمالی هانور و ۳۲ هزارگزی
مغرب هامبورگ این قصبه هنگامی شهری
مستقل و ...
استوار در ایالت هانور آلمان، در نزدیکی
ساحل چپ رود اِلب و کنار نهر اشونیکه، در
۱۰ هزارگزی شمالی هانور و ۳۲ هزارگزی
مغرب هامبورگ این قصبه هنگامی شهری
مستقل و ...
İstâde - استاده other entries
Next Words