Karîn - قرین
The entry is a dictionary list for the word Karîn - قرین
قرین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (ع اِ) همسر. (ترجمان ترتیب
عادل). همسر و همسال مرد. (اقرب الموارد)
(منتهی الارب):
قرین یار زیبا را چه پروای چمن باشد
هزاران سرو بستانی فدای سروبالایی.
سعدی.
|| یار. || شتر ...
عادل). همسر و همسال مرد. (اقرب الموارد)
(منتهی الارب):
قرین یار زیبا را چه پروای چمن باشد
هزاران سرو بستانی فدای سروبالایی.
سعدی.
|| یار. || شتر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ رَ ] (اِخ) جائی است در یمامه، و
نجدهٔ حروزی نزدیک آن به قتل رسیده است.
(از معجم البلدان).
نجدهٔ حروزی نزدیک آن به قتل رسیده است.
(از معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) جائی است، و ذوالرمة در
اشعار خود از آن یاد کرده است. (از معجم
البلدان).
اشعار خود از آن یاد کرده است. (از معجم
البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ رَ ] (اِخ) لقب وی عثمانی جد
موسی بن جعفربن قرین است. (اللباب فی
تهذیب الانساب). رجوع به قرینی (موسی...)
شود.
موسی بن جعفربن قرین است. (اللباب فی
تهذیب الانساب). رجوع به قرینی (موسی...)
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قُ رَ ] (اِخ) ابن عامربن سعدبن
ابی وقاص. از محدثان است. (منتهی الارب).
ابی وقاص. از محدثان است. (منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(قَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - همسر، همدم . 2 - یار. 3 - نزدیک . ج . قرنا(ء)، اقران .
Karîn - قرین other entries
Next Words