zarafe - زرافه
The entry is a dictionary list for the word zarafe - زرافه
زرافه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
zürafa
Farsça - Türkçe sözlük
zürafa
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ فَ / زَرْ را فَ / فِ ] (از ع، اِ)
صاحب قاموس آنرا به چهار وزن یاد کند از
عربی زرافه... و از این زبان وارد فرانسوی و
انگلیسی و آلمانی شده. نوعی از
پستانداران نشخوارکنندهٔ آفریقا با ...
صاحب قاموس آنرا به چهار وزن یاد کند از
عربی زرافه... و از این زبان وارد فرانسوی و
انگلیسی و آلمانی شده. نوعی از
پستانداران نشخوارکنندهٔ آفریقا با ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) عم کیخسرو بود که بدستور
کیخسرو قصد افراسیاب کرد و در جنگی که
میان آنان روی داد فرود کشته شد. رجوع به
فارسنامهٔ ابن البلخی چ تهرانی ص ۳۵ و ۳۶ و
چ لسترانج ص ۴۴ و ۴۵ ...
کیخسرو قصد افراسیاب کرد و در جنگی که
میان آنان روی داد فرود کشته شد. رجوع به
فارسنامهٔ ابن البلخی چ تهرانی ص ۳۵ و ۳۶ و
چ لسترانج ص ۴۴ و ۴۵ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(زَ فِ) [ ع . ] (اِ.) = زراف : حیوانی است پستان دار و نشخوارکننده و بزرگ جثه به
اندازة شتر، گردن دراز و دست های بلند و پاهای کوتاه دارد. در فارسی اشترگاوپلنگ و
شترگاوپلنگ هم گفته می شود.
اندازة شتر، گردن دراز و دست های بلند و پاهای کوتاه دارد. در فارسی اشترگاوپلنگ و
شترگاوپلنگ هم گفته می شود.