raman - رمان
The entry is a dictionary list for the word raman - رمان
رمان Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
nar
Arapça - Türkçe sözlük
رُمَّان
nar
Anlamı: nargilelerden, kırmızı renkte ağaç ve meyvesi
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
رُمَّان [جمع]: مف رُمَّانة: (نت) جنس شجر مُثمر من فصيلة الآسيَّات، ساقُه ملساء، وفروعه مُنتصبة، أوراقه متقابلة، أزهاره كبيرة حمراءُ اللون، ثمارُه كرويَّة ضخمة ذاتُ قشرة صُلبة تحْوي بُزورًا صغيرة ورديَّة اللون فيها سائل مُنعِش يُصنع منه شراب الرُّمَّان، ويؤكل حَبُّه "{فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ}- {وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ}".
• رمانة القبَّان: ثِقْل من الحديد ونحوه على شكل الرُّمَّانة، تُحرَّك على قضيب الميزان حتى يعتدل فيقرأ رقم الوزن| رُمَّانة السَّيف: عُقْدَة مدوَّرة في مقبض السَّيف.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ ] (نف) ترسو و هراسان و گریزان.
(ناظم الاطباء). شمان. (از برهان قاطع).
رمنده. در حال رمیدن. رجوع به رمیدن
شود:
بیابانی از وی رمان دیو و شیر
همه خاک شخ و همه ره کویر.فردوسی.
رمان دید از او نامداران خویش ...
(ناظم الاطباء). شمان. (از برهان قاطع).
رمنده. در حال رمیدن. رجوع به رمیدن
شود:
بیابانی از وی رمان دیو و شیر
همه خاک شخ و همه ره کویر.فردوسی.
رمان دید از او نامداران خویش ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُمْ ما ] (ع اِ) انار و آن شش مزه دارد
مانند سیب. (آنندراج). نار: {/Bفِیهِمََا
فََاکِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمََّانٌ .۱-۶۵۵:۶۸/} (قرآن ۵۵/۶۸).
رجوع به انار شود.
مانند سیب. (آنندراج). نار: {/Bفِیهِمََا
فََاکِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمََّانٌ .۱-۶۵۵:۶۸/} (قرآن ۵۵/۶۸).
رجوع به انار شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (فرانسوی، اِ) کتاب قصه و
افسانه که عموماً واقعات ممکنه است
برخلاف افسانه های قدیم که بیشتر محالات
بوده. (فرهنگ نظام). رمان سابقاً به نوشته ها و
داستانهائی واقعی یا تخیلی اطلاق می شد که
به نظم ...
افسانه که عموماً واقعات ممکنه است
برخلاف افسانه های قدیم که بیشتر محالات
بوده. (فرهنگ نظام). رمان سابقاً به نوشته ها و
داستانهائی واقعی یا تخیلی اطلاق می شد که
به نظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُمْ ما ] (اِخ) نام کوهی در سرزمین
طی واقع در غرب کوه سلمی از کوههای طی.
خالدبن ولید را با جمعی از مرتدین در این
ناحیه محاربه ای رخ داد و آنها دوباره به اسلام
بازگشتند. (از معجم ...
طی واقع در غرب کوه سلمی از کوههای طی.
خالدبن ولید را با جمعی از مرتدین در این
ناحیه محاربه ای رخ داد و آنها دوباره به اسلام
بازگشتند. (از معجم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُمْ ما ] (اِخ) نام قصری است در
واسط عراق و ابوهاشم یحیی بن دینار رمانی
بدانجا منسوب است. (معجم البلدان).
واسط عراق و ابوهاشم یحیی بن دینار رمانی
بدانجا منسوب است. (معجم البلدان).
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
رُمّانٌ
[rum'ːaːn]
n m
pl
شَجَرٌ يُثْمِرُ أَكوازًا f grenade
◊
كوزُ رُمّانٍ — cône de grenade
♦ عَصيرُ الرُّمّانِ jus de grenade
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
رُمَّانٌ
собир. бот. гранаты (деревья и плоды)
* * *
уа=
собир. гранаты